برو بمیر

پرتاب به سویت شده تیری که بمیری
افتاده‌ای اصلا به مسیری که بمیری
 
صهیون سیه‌بخت که بی‌واهمه کشتی
این‌بار تو باید بپذیری که بمیری
 
طوفان الاقصی شکمت را بشکافد
اینگونه مگر یاد بگیری که بمیری
 
در حال فراری، تو مگر غول نبودی!
از ترس چنان خرد و خمیری که بمیری
 
این آتش افروخته، سجیل خدایی است
تا اینکه بمیری که بمیری که بمیری

ثبت ديدگاه




عنوان