بررسی فیلم «خط استوا»
خط استوا؛ به سرمای قطب شمال

خلاصه فیلم: داستان رئیس و نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال را روایت می‌کند که راهی جزیره بالی می‌شوند تا با زیدان قراردادی امضا کنند، همین امر سبب شکل‌گیری ماجراهایی برای آنها می‌شود.

هرکسی این یک خطی را بخواند احتمالاً گمان کند که با یک فیلم طنز خوب با یک سوژه داغ روز مواجه است؛ اما اگر مثل من در دیدن فیلم عجله نکند و یک نگاهی به عوامل فیلم بیندازد نظرش برمی‌گردد!

اصغر نعیمی فیلمساز نسبتاً قدیمی که در آثار قبلی به موفقیت خاصی نرسیده است، برای اولین بار به سراغ کمدی رفته و این فیلم را ساخته‌ است. احسان ظلی‌پور قبل از تهیه این اثر تهیه‌کنندگی اثر سخیف و بدون محتوای «خانم یایا» را برعهده داشته است و محمدرضا آریان نیز پیش از این در عرصه کمدی فیلمنامه «همه چی آرومه» را نوشته که چندان با استقبال مواجه نشده است.

در واقع فضای فیلم «خط استوا» چنان از خلاصه‌ای که در بالاتر ذکر شد دور است (فقط در حد ۱۰-۲۰ دقیقه اول داستان مرتبط با این مسئله است) که بیننده با خودش شک می‌کند نکند این بخش داستان، که در خلاصه جوری آمده است که انگار خط کلی داستان است، فقط به خاطر بهانه پیدا کردن برای آن شوخی سخیف و مستهجن ابتدای فیلم به آن اضافه ‌شده است. شوخی‌ای که آنچنان رو و مستقیم است که به جای خنده از مخاطب یک تلخند به خاطر ناتوانی نویسنده دریافت می‌کند و عجیب است که از چشم مسئولین ارشاد کشور دور مانده و بدون ممیزی به روی پرده‌ سینماها آمده است.

جدا از این مسئله نیز فیلم «خط استوا» برای جذب مخاطب و فروش بیشتر از همان تکنیک نخ نما شده اکثر آثار کمدی سال‌های اخیر استفاده کرده است. البته اگر به سفر خارجی دو دوست و حضور یک زن مو بور بدون حجاب خارجی را بتوان تکنیک نامید؛ ولی خب از حق نگذریم این فیلم سعی کرده بود خلاقیت به خرج بدهد و از تیکه دوم این فرمول، یعنی زن خارجی تقریبا استفاده نکرده و بار این مسئولیت سنگین را بردوش آزاده صمدی گذاشته بود!

در نهایت اینطور می‌توان گفت که فیلم «خط استوا» برخلاف منطقه‌ای که در آن فیلمبرداری شده است فیلمی کاملاً سرد بود و به قول مسعود فراستی ماقبل نقد است؛ فیلمی که دیدن آن نهایتاً به درد این بخورد که مثل لقمان آن را الگو قرار دهیم تا یاد بگیریم چنین فیلمی نسازیم یا نبینیم.

ثبت ديدگاه




عنوان