داستان تكراري دستمزد كارگران و تورم
یک کفِ دست

راه راه: امان از این خرافات، امان! یعنی از صدتا کرونا و سارس و خوک بدتر است این خرافات! طرف همه‌‏اش هجده – نوزده سال کارگری کرده، آن‌وقت خودش را صاحب‌نظر می‏داند که بله! باید حقوق کارگر به تناسب تورم بالا برود. آخر برادر من! خواهر من! عزیز من! ای زحمتکش! ای گرداننده چرخ صنعت! ای رأی‌دهنده! ای آمده در استادیوم! ای اشک‏‌درچشم‏!! هرچی که زیاد شد که نباید دستمزد شما هم با آن زیاد شود که! آخر این چه خرافاتی است که دارید؟ این چه توقع شش هزارساله‌‏ای است؟! به قول اصلان در سریال آرایشگاه زیبا:«آدم باید منطق داشته باشد».

اگر قرار بود دستمزد کارگر، متناسب با بالا رفتن قیمت‏ها یا تورم یا گرانی یا بیکاری یا تدبیر یا وعده یا پوستر، بالا برود؛ این‌همه سال دبیر کل محبوب و محجوب و مأخوذبه‌حیای خانه کارگر ایران، که اتفاقاً نماینده مجلس شورا هم بوده‌‏اند و هستند فعلاً؛ حتماً یک تذکری، نطق پیش از دستوری، پس از دستوری، بین مریضی، سرپایی‏ای، چیزی می‏کردند و حقتان را کف دستتان… چیز… کف دستشان… نه… کف دستمان… خلاصه که ول کنید این خرافات را. چه خبر از بارندگی‌‏ها؟!

ثبت ديدگاه




عنوان