صدای آبان۹۸

کرمی که خاک باغچه را گاز می‌گرفت

یک هفته از گرانی بنزین گذشته بود
برخواست، داد و قال نمود و کپید باز
مانده دهان ما همه از این افاضه چون
پایان فیلم اصغر و نقش نوید، باز
تکرار کرده آنچه به او گفته فتنه گر
کرکس مُرید کرکس و بازی مرید باز

بداهه ی شاعران راه راه

مرثیه ای برای مشا

رفتی ولی همیشه کنارم نشسته ای
بوی تن تو می دهد این دور و بر هنوز

با اینکه سوم و شب هفتت گذشته است
خوابم نمی برد پسرم تا سحر هنوز

به مناسبت هفته ازدواج

از اهل ایمان است لکن در عروسی…

گفتم برایش جان دهم قابل ندارد
دیدم که او حتی برایم اهل تب نیست

از ازدواجم تا کنون نیمش ردیف است
من طالبم دلبر ولی اهل طلب نیست!

ابر و باد و مه و خورشید و فلک برجامند

عوض باد که درنده بوَد همچون گرگ
به شماها بدهم پنکه ی بسیار بزرگ

کنترل دارد و هروقت نیازی دارید
دکمه اش را جهت مصرفتان بفشارید

مثل سگ بگریختند...

شعر طنز : هفت بند شاعران راه‌راه

ویرانیِ تو مملکت را بی گمان آباد کرد
آری تو را از بندِ مستکبر خدا آزاد کرد

عنوان