ای بابا! خیر سرم داشتم مطالعه میکردم تا ببینم بالاخره این ضربالمثل «زمستان رفت و روسیاهی ماند به ذغال» زغالش با «ذ» است یا با «ز» که مجری برنامه پاورقی از قول مکرون گفت: «فضای مجازی و بازیهای رایانهای ذهن نوجوانان و جوانان فرانسوی را خراب کرده و باعث شده بریزند در خیابان و به همه چیزشان یا همه چیزمان –تردید از نگارنده است– آتش بزنند»
بهزاد توفیق فر
طنزپرداز
مصاحبه با دکتر «سوادِ ردیف» درباره برجام و ترکمانچای و غیره
- پلیز! می تونی منو سواد صدا کنی.
+ واااای آقای دکتر. شنیده بودم شما انگلیسیتون فوله؛ ولی از نزدیک ندیده بودم.
- اینکه چیزی نیست باید موقع قدم زدن انگلیسمو ببینی.
+ واقعاً؟!
- معلومه که نه!
بهزاد توفیق فر
طنزپرداز
چگونه یک سازمان کتابخوان و کارکنان اهل مطالعه داشته باشیم
قبل از اینکه این متن را بخوانید هم سنگهایمان را وابکنیم. باید بگویم که اصلاً به تأسیس یا توسعه کتابخانه و اضافه کردن کتاب به سبد رفاه کارکنان و تشویق و ترغیب کارکنان از طریق برنامههای فرهنگ سازمانی و حتی انگیزه دادن به آنها برای شرکت در نمایشگاه کتاب، فکر هم نکنید. چرا؟ چرا ندارد. اظهر من الشمس است که این روشها قدیمی شده و بیخیال.
از استاد کریمی مراغهای بیش از کتابهای شعر طنز، کتابهای نوحه اهل بیت (ع) و مدح خاندان رسالت (ع) برجای ماندهاست که در اغلب هیئتها و مراسم دینی و آیینی آذری زبانها از آنها استفاده میگردد.
تاچر پشتِ دستش را به مسعود نشان داد و ادامه داد: این عمروعاص یه بار تو جنگ صفین لُخت شده، دیگه ول نمیکنه، از اونموقع تا تققی به توقی میخوره، لُخت میشه. دزیره هم زیادی حساسه. همین مصی رو چندبار وسط خیابون...