نفتکش انگلیسی قبل از ترکیدن چه گفت و چه شنید؟

ما می‌ریم آمپول بزنیم…

نفتکش: فرزندان شجاع ملکه! بیدارین داداشا؟
محافظ انگلیسی: به گوشی‌م؛ کاری داشتی؟
نفتکش: داداش تا اینجای سفر خیلی خوش گذشت؛ گفتیم، خندیدیم. فقط الان داریم می‌رسیم به دریای سرخ. یکم خطریه، خواستم خیالم راحت باشه که حواستون جمعه.

افشاء منبع آگاه درمورد ماهیت تاجر بی‌گناه

تاجر و موساد خوب خلوت کردن…

می‌شه خودتون رو معرّفی کنید لطفاً.
- نه‌خیر، نمی‌شه.
+ چرا؟
- باید هویتم مخفی بمونه.
+ خب چهره‌تون که الآن کاملاً داره دیده می‌شه.
- عه؟! مگه شطرنجی نمی‌کنید؟

گزارش یک جشن

دست و جیغ و حقوق بشر

صبح دوشنبه یه گزارش مفصل در موردت می‌نویسم، تحویل کاخ سفید می‌دم، تکلیفت باید روشن بشه... التماس نکن، حالا این پیرمرد بایدن هوش و حواس درست و حسابی نداره، دلیل نمیشه ازش سوءاستفاده کنید... همین که گفتم، با پست معاونت موزی فدرال خداحافظی کن...

گزارش پلیس از دستگیری یک قرارگذارنده دعوا در فضای مجازی

برو بازی‌ات رو بکن بچه…

پس از صحبت‌هایی که با سگ متهم شد، سگ اظهار داشت که هیچ دلخوری‌ای از طرف مقابل ندارد و اتفاقا به سگ‌ها باید گفت «چخه» و این اصلاً چیز بدی نیست؛ اما صاحب خر سگ، این نکته را نفهمیده

نامه‌ای از همسر دربند

جای داماد زندان نیست

الان که زندان فرصت تفکر را به من هدیه داده است، می‌بینم آن‌موقع‌ها که صورتم را چنگ می‌انداختی و موهایم را می‌کشیدی و با ماهیتابه‌هایت کمرم را نشانه ‌می‌رفتی، چقدر لحظات خوشی بودند و من الکی از وضعیت زندگی گلایه می‌کردم

عنوان