چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم

ما هنوز مرد اعتدالیم. هنوز پای میز مذاکره هستیم.» حتی اگه مجبور باشیم با ساعت و دیوار و عقربه و آیفون تصویری مذاکره کنیم. «منطق ما منطق مذاکره‌ست.» ما اجازه نمی‌دیم کسی توی پیاده‌روها خیابون بکشه. ما اجازه نمی‌دیم فرزندان بَرومند ایران از شادی در مدارس محروم باشن. چرا اجازه نمی‌دید جوانان به کنسرت برن؟ چرا کالاهای اساسی رو احتکار می‌کنید؟ چرا زنان از حضور در استادیوم‌ها منع می‌شن؟ چرا منو صحنه‌سازی می‌کنید؟

خرده‌روایات شاخ‌المسافرین از سفر افغانستان(قسمت اول)

صبا مزار میرُم واوا لیلی…

افغانستان جای دیدنیش کجا بود؟ افغانستانم جائه آخه(این را فکر کنم از اقوام ما یاد گرفته بود!)

هیچی نپرست‏ ها در بی‏ بی‏ سی

راست‌گرای استرالیایی به منظور گرفتن وضو به مسجد رفت تا بعدش نماز را هم برود در کلیسای خودشان بخواند. ادامه‌ی خبرها... امروز «بلال»، کودک مهاجر مسلمان، در زنگ تفریح دبستان «گل‌های منچستر» علیرغم نگاه ملتمسانه «جک»، همه‌ی لواشک‌اش را با مشمبا توی دهان خود فرو کرد.

شش سنت جهانی مغفول در ایران که از شدت بی‌توجهی دارند عقده‌ای می‌شوند

پدرجدِ ولنتاین

«پرکردن دندان عروس و داماد در جزایر بالی» قطعا جدّی نگرفتن این سنت در ایران، زیر سر مافیای بیمه‌های تکمیلی است. و سبب شده زوجین با دندان‌های درب و داغان به خانه بخت بروند و رویشان نشود یک آآآآآ در روی هم بگویند و بنیان‌های خانواده این‌جور متزلزل شده است.

چند برش از صادرات انواع دموکراسی انگلوساكسون به ایران

خداقوت پهلوان [پنبه]

دانشجویان هم که پر تابلو بود می‌خواهند کلاس‌های دانشگاه را بپیچانند، هی سوراخ سمبه‌های سفارت را انگولک می‌کردند و هربار یک سند خصوصی از همکاری‌های امریکا و برخی از اعضای دولت موقت و دیدارهای مخفی‌شان گیر می‌آوردند. کار داشت بیخ پیدا می‌کرد که دولت گفت: «اصلا شما مگه درس و مشق ندارید؟ بی‌خیال نشید استعفا میدما»، سپس استعفا داد و رفت.

عنوان