بیا که مملکتی بی حضور تو لنگ است

چطو به تو گیر ندادن؟

میان این همه آشفتگی «سخنگو» کو؟
بیا که مملکتی بی حضور تو لنگ است

یکی به میخ بکوب و یکی به نعل بزن
سریع! دست بجنبان که ماله دلتنگ است

بگو که قهر نکرده وزیر کابینه
دو روز رفته سفر، کاملا هماهنگ است

دست و روشویی با صابون

طفلتان را ترامپ لمبانده؟
تازه برجام دو و سه مانده
نقشه‌ی تازه چیست اف اف تف
دستتان رو شده پدرخوانده

بداهه شاعران راه راه

استقبال صندلی های خالی از آخوندی

حالا اگر هم نیامد غیر از دوتا پیر و پاتال
سوتی بزن، دست در جیب، طی کن تو هم بی خیالی
حسنش زیاد است اصلا این حجم تنهایی تو
نه پرسشی از تو دارند نه خواهشی نه جدالی

نقیضه‌‌ای بر شعر فاضل نظری

ما صفدریم!

ما حائز مقام نخست تلاش و کار
از آخریم حوصله‌ی شرح قصه نیست

یا خسته‌ ایم و خواب و یا چون دیازپام
خواب آوریم حوصله‌ی شرح قصه نیست

«آن یکی خر داشت پالانش نبود»*

کتاب گاوخوان!

چونکه خر با گاو، بی پالان یکیس
پس فرستادم، نمودندش سوسیس

عنوان