چالش مصرع سوم با موضوع زبان دیپلماسی

اجانب کلهم در حال لفت‌اند

جلسه‌ای خیلی تا نسبتی محرمانه

دیپلم التماسی یا دیپلماسی

مسئول ۱: آقا این تخصص منه، چند مدل تعظیم یانگومی جدید یاد گرفتم جلوشون اجرا می‌کنم، همه چی حل می‌شه. خودم دیدم یانگوم جلوی ملکه از این تعظیما کرد، بانوی اول دربار شد.
دبیر جلسه: نگو که می‌شینی شب‌ها تکرار یانگوم می‌بینی؟ من فکر می‌کردم فقط تو کلاب‌هاوس می‌چرخی.
مسئول ۱: تازه زبان جاهای دیگه دنیار رو هم یاد گرفتم. ببین: «جی هوان جیو ووهان جیو».

نامه‌ای به پسرم «1»

بفهم قبل از آنکه مجبور شوم بفهمانمت

اگر من برای به دست آوردن چیزی گریه کنم، صاحب چیزی نمی‌شوم به جز دستمال کاغذی یا اگر پا بکوبم چیزی جز «هوی یابو سقف خونه ریخت» در انتظارم نیست.

خوشحالی خودورساز برای مصرف بیشتر

بنزین‌‌هایم فدای تو باد

خودروساز: مرد حسابی الآن غیر از من، پنج نفر دیگه هم تو سالن هستن که.
خبرنگار: سه‌تاشون که مأمورای انتظامات خودتون هستن، اون یکی هم که کلاً خبرنگار نیست، عکاسه.
خودروساز: آقا اصلاً این رو بندازید بیرون، منتظر می‌مونیم بقیه خبرنگارا بیان.
خبرنگار: نه نه نه! خودم می‌پرسم آقا، اصلاً به من چه که بقیه نیومدن.

مصاحبه با دکتر «سوادِ ردیف» درباره برجام و ترکمانچای و غیره

نام دوم من ترکمانچای است

- پلیز! می تونی منو سواد صدا کنی.
+ واااای آقای دکتر. شنیده بودم شما انگلیسی‌تون فوله؛ ولی از نزدیک ندیده بودم.
- اینکه چیزی نیست باید موقع قدم زدن انگلیسمو ببینی.
+ واقعاً؟!
- معلومه که نه!




عنوان