بعد از پخش کلیپ وزیر راه وشهرسازی به عنوان اولین سخنران گفت: آقای وزیر لطف داشتند چون الهام بخش کتاب ایشون بودم، اثرشون را به من تقدیم کردند، من هم این کتاب را از همین تریبون به آن خبرنگاری که یک جو عقل تو سرش نبود تقدیم می کنم
روح او مقبول حضرت شد اناالحق میزند
ای حسام الدین تو بنویس مدح آن سلطان عشق
ای صاحب فال که حسام الدین نام داری،روحهایی در اطراف تو مشغول جاسوسی و خبرچینی هستند اما تو غمات نباشد، همچنان مشغول مدح و پاچهخواری رئیست باش. والا کی به کیه
در این داستان اژدهایی از چین به بازاریان ایران حمله کرده کار و کاسبی آنها را نابود میکند و رستم به جنگ وی میرود. چون این داستان چسبیده به خوان سوم بود و از یک طرف هم خوان چهارم نبود، با نام "خوان سه و یک دهم رستم" شناخته میشود. که شما را به خواندن این داستان شگفتانگیز دعوت میکنیم.
«ننه خب هر سال ماه رمضان قیمتها رو بالا میبرن» جوری به من نگاه کرد که تا آمدم حرفم را پس بگیرم گفت:« بیخود پس اون همه وعده که همین چند روز پیش دادن چی شد؟» فکر کنم عصبانی تر شد.