ما هم قیم مردم نیستیما... ما دوست داریم این مردم رو، مثلا کسی که تو قطار بمیره، ما بیمه اشو پرداخت می کنیم، جلسه مدیریت بحران میزنیم و می گیم ارتش و سپاه برن کارا رو انجام بدن ...
مرید زانوان را از حلق خویش خارج نمود و آب دهانش با آستین پیراهنش پاک کرد و گفت: یا شیخ! ای به فدای اکسیدانت گردم، چندیست که احساس می کنم دیگر تاب و توان ندارم و در کارهای خویش کاهلی نموده ام!
مسکن مهر با این همه اهنّ و تلپّش دوووو نفرررر تلفات داشته! شما الان در ذهنتان یک مسکن اجتماعی تصور کنید، خب، بعد خرابش کنید، تلفات میدهد؟ نه که نمیدهد. مگر نامردی کنید و تلفات را هم تصور کنید!