خاطرات طنز اربعین

روایت اربعین| کربلا رفتن کفش نمی‌خواهد

حاجی گفت گمانم پوشیدن کفش و دمپایی زنانه حرام باشد. گفتم غصبی باشد چطور؟ گفت: با هر قدمت شیطان بشکن می‌زند. و دو صاحب لِنگ دمپایی‌ها، هر قدم نفرینت می‌کنند. گفتم نفرین سوم در هر قدم را هم اضافه کن! چون کتانی‌هایم هم بوی پای بدی می‌دادند

خاطرات طنز اربعین

روایت اربعین| زود قضاوت نکنید

ما که دلیل خروج قبل اذان‌مان این بود که فضای بیشتری برای جمع باز شود، بالاخره اگر همه به مختصر زیارتی در اماکن مقدس در ایام اربعین کفایت کنند، برای دیگران راحت­تر می­شود، ما هم که شاید به شمارش 4 نفر بودیم اما به حجم 8 نفری می­شدیم؛ حالا هر جور می­خواهند قضاوتمان کنند!




عنوان