ماجرایی کمتر خوانده شده از سعدی

تناول عنبرنسارا در گمرک

بن‌دراز حاکم را گفت: بدو گفتم مردک! عنبرنسارا میخوری که کار مرا راه نمی‌اندازی؟

یکی از درباریان بن‌دراز را گفت: دمت گرم! آبروی سلطنت را حفظ کردی! حتما آن فرد گستاخ حسابی ادب شد؟

بندراز درباری را گفت: نه بابا دلت خوش است!

دوران کهن

چارتر با طعم گل ‏گاوزبان

حکیم سریع یک پر از بالشش کند و فندک را برداشت و رفت پشت‌بام. حافظ پشت سرش داد زد: «بابا عیب نداره حساس نشو». عطار گفت: «بذار بره، همه تولدش رو یادشون رفته بود، منم بودم انقد حساس می‌ شدم».

حتی فردوسی و سعدی هم جنبش سبزی بودند!

تبار نامه ی تقلب…

متقلب درون جامه ناز
چه خبر دارد از شبان دراز
منظورش این بوده که این که این آدم‌های متقلب همه‌ی لباس‌های خوب تنشان می‌کنند ولی نمی‌دانند که شب دراز است و قلندر بیدار! پدرشان قرار است در بیاید با غیرت آریایی‌ها. دنیا که همین شکلی نمی‌ماند ولی خب طول می‌کشد. خون دل‌ها باید خورد.

کارگاه کاریکاتور داعش در اصفهان برگزار شد

خانه‌ کاریکاتور حوزه‌ هنری استان ‌اصفهان به مناسبت ماه‌ مبارک رمضان یک کارگاه آموزشی کاریکاتور با موضوع داعش و تصویرسازی با موضوع دفاع و مقاومت را در خانه ‌هنرمندان اصفهان برگزار کرد.




عنوان