به گور جدّمان خندیده بودیم

ناز نازل

خبر آغاز شد! هرچند اخبار،
چنین دشمن‌شکن(!)، نشنیده‌بودیم

چه می‌دیدیم در صدر خبرها؟
بلایی را کزان ترسیده‌بودیم:

"شده بنزین گران، خععلی یهویی"
خدا!! روی تشک، ماسیده‌بودیم!

ابر و باد و مه و خورشید و فلک برجامند

عوض باد که درنده بوَد همچون گرگ
به شماها بدهم پنکه ی بسیار بزرگ

کنترل دارد و هروقت نیازی دارید
دکمه اش را جهت مصرفتان بفشارید

هفت وادی

منطق الگلابی

راه کم کم داشت پایان می گرفت
یک به یک دیسک کمر ها می گرفت

لب فتاده، چانه بر اشکم عمود
اندر آنجا یک گلابی هم نبود

سهم ما از درختکاری