فرار از انباری

کتاب دینی: نخیر برادر! شما لطفا صحبت نکنید!
کتاب روشنفکری: ای ضد مردم‌ها! تا به کی می‌خواهید که فکرها رو سرکوب کنید؟

افسانه‌ای از سرزمین صلح ده

عصر بور

در این هنگام پادشاه نگاه سیامک انصاری واری به افسانه نویس میکند. مشاور ادامه میدهد: «آخ که اگر میبودی! هوا گرگ و میش بود و بسته‌های پوکیده شده آسمان را جلا بخشیده بودند» موبور نگاه سیامک انصاری وارش را از افسانه نویس میگیرد و بند تنبانش را شل میکند و میگوید:« آنها را وللش. آیا جاودانه شده‌ام؟» مشاور با دست به گونه‌اش اشاره میکند و به پادشاه میفهماند که چک لازم شده است. چک را میخورد و میگوید:« به موت قسم که با این حمله پلاستیکی جاودان شدی.»

موضوع انشا: چگونه زندگی خوبی داشته باشیم؟

غلط کردی!

من ازدواج را دوست دارم... آخ! مادرم با چوب بالای سرم نشسته است. پدرم می گوید خاااک! تو هم مثل من بدبخت می شوی. پدرم می گوید آخ! مادرم به پدرم می گوید ازدواج مگر چه مشکلی دارد؟ تو که قبل از ازدواجمان هیچی نداشتی، اما الان یک زن عالی و ماشین داری. پدرم می گوید اگر ازدواج نکرده بودم به جای خرج بوتاکس و عمل دماغت، دوتا خانه و چندتا زمین خریده بودم. مادرم دیگر چیزی نمی گوید، فقط صدای ...خوردم پدرم می آید!

واکنش¬ها به تجاوز موشکی آمریکا به سوریه!

کی؛چی میگه؟

مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی: بنده در خاطر دارم که حضرت امام به من گفتند اکبر، دنیای فعلی دنیای گفتمانهاست نه دنیای موشک‌ها!

احتمالا زوج‌های ایرانی، به اين دلايل طلاق می‌گیرند

طلاق در سه سوت

خانواده مرد شام می‌آیند.
زن درخواست طلاق می‌دهد!
زن همسایه قد بلندتر است.
مرد زن را طلاق می‌دهد!