روزنوشت رئيس فدراسيون فوتبال بعد از تصويب قانون خاتمه خدمت بازنشستگان

با اینفانتینو وسط دو نیمه

این همه آدم آمدند ورزشگاه برای خودشان با خیال راحت داد می‌زنند و فحش می‌دهند آنگاه من باید اینجا با کت و شلوار بنشینم و یک بوق خشک و خالی هم نمی‌توانم بزنم. اَه... این چه شغل مزخرفی است!

عجیب است و عجیب است و عجیب است

شی پریشان‏شده

بعد از دو سه ساعت جدل و بحث مفصل
شد بیشتر از پیش پر از شائبه ، معضل
گفتند به تکرار همه باهم و یک دست
یک چیز عجیب است و عجیب است و عجیب است
یکدفعه کسی از وسط جمع صدا زد:
پیر آمده اینجا بگذارید شود رَد
پیرِ همه ی شهر به سختی فراوان
با دلهره می رفت به بالای سر آن

اگر میخواهید نماینده مجلس شوید، بخوانید

کف‏گرگی، زیرزانو، کَله!

در این شغل سرعت عمل جسمانی و روحانی حرف اول را می زند، شما باید هم زمان که جسمتان در مجلس است و روحتان از هیچ چیز خبر ندارد و با انگشت شصتتان دارید ضربه نهایی را براي جارو كردن سکه‏‌ها می زنید،

آماری که از قلم افتاد!

سرانه؛ از توهم تا واقعیت!

همین که پیام رسان تان را باز می کنید علاوه بر جوک‌هایی که شوهرعمه توی گروه می‌گذارد و به ناچار مطالعه می کنید، شاهد جملاتی چون Amme is typing خواهید بود.

شنگول و منگول بدون حبه عنگول

نیو گول ایز کامینگ سوون!

در همین لحظه مامان بزی با همان گونی برنج محکم توی سر شنگول و منگول زد و گفت: خاک تو سرتون بزمجه های بزدل. صدای منم نمیشناسید؟




عنوان