پاتختی ناگهانی

این چی چی بود آوردین؟!

مرحوم خیلی دوست داشت عروسی ناگهانی این جوون رو ببینه ولی حیف که نشد...(رو به فاطی) فاطی اون کادو رو بده.
خواهر عروس:
- وااای حاج خانم چقدر زحمت کشیدین. چه قدر با‌ارزش. یه بطری از آب استخری که مرحوم رو توش از دست دادیم.
جمع با حالی گرفته می‌خواند:
«ای آنکه مذاکره شعارت/جان‌ها به فدای خاطراتت»

جزئیات یک زندگی سگی

پسرم خفه شو

خودم را در بغل پدر دیدم که با جیغ و داد به سمت پناهگاه می‌دود. حالا که فکر می‌کنم صدای جیغ پدر از صدای موشک‌ها هم ترسناک‌تر است. اوه اوه فردا صبح باز باید تشک‌هایمان را بشوییم.

بداهه شاعران راه راه

حبُّ الزّایمانِ ٱلخارِجی یَجْمَعُنا

این سلبریتی که با حب الوطن پائیده است
بچه اش را خارج از کشور چرا زائیده است؟

حرفهایش تا دو ساعت پیش ایرانیده بود
منتهی در فعل هایش آمریکاییده است

کشک به خشونت علیه زنان

چرا زنان ما به عنوان یک وسیله باید تبلیغ کشک و قابلمه و روغن سرخ کردنی کنند؟ بهتر نیست شأن زنان را با جایگاه هایی چون رونمایی از لوکس ترین ماشینها بالا ببریم؟

حاجی گرفتی ما رو

من، جوانه! یک مسکن‌خواه

متقاضیان این شغل جوانانی هستند که منتظرند بزرگترها برایشان آستین بالا بزنند و هر چه سریع‌تر تبدیل به مسکن‌خواه شوند. یا افرادی که منتظرند دولت بالاخره یا ثبت نام مسکن مهر را مجددا آغاز کند یا مسکن اجتماعی یا چمیدونم آلونکی چیزی!




عنوان