شعر طنز

احساس تکلیف

من صرف می کنم همه افعال سخت را
مقصود و قاصدات و مقاصید و اقتصاد

توهین نمی کنم ولی از اسب خرترست
هر یابویی که رای به این کمترین نداد

ماجراهای خانواده در دسترس(قسمت سوم)

مخترع

یادم نمی‌آید آخرین باری که شیرینی‌تر خورده‌ایم کی بود. احتمالاً دو سال پیش عروسی حبیب، پسر عمو حسن، یا شاید شیرینی‌ تری که خواستگار مریم آورده بود. برای دانیال آن‌قدر چیز با ارزشی است که وقتی کاری ازش می‌خواهم و انجام نمی‌دهد، وعده شیرینی‌ تر را می‌دهم آن وقت او آن کار را بهتر از خودم انجام می‌دهد.

نظرات مردم پیرامون مناظره دوم

گاوهامان تازه الآن شیر می دهند…

یک احسان علیخانی: ماه عسل امسال یه مهمون کم داشت. واقعا از آقای جهانگیری ممنونم که بهم دختر وزیر رو معرفی کرد. این طفلک خیلی مظلوم و بدبخته. آخه مگه میشه یه آدم اینقد بدبخت باشه؟ (بغض می کند و می رود)

آمدن فتحعلی شاه به الان / قسمت سوم

معجون جاودانگی

پا شدم بروم سراغ لپ‌تاپ که نگاهم افتاد به یک نفر که با لباس‌های عجیب و غریب گوشه اتاق خوابیده بود، اما خیلی سریع قبل از این‌که فرصت ترس، تعجب یا هر حس دیگری را داشته باشم اتفاقات صبح توی ذهنم مرور شد و یادم آمد که فتحعلی شاه مهمان من است!

سندی محرمانه که لو رفت

برگه امتحانی

قیب ما با این که اصلا عددی نمی باشد ولی چشمه اشتباهات است. تمام مشکلات فعلی، قبلی و بعدی کشور باعث و بانیش جریان مقابل ما است.