رژیمِ تخم شربتی

رژیم خیلی کلک بود. تمام مسیر راهپیمایی را داروخانه و بانک و کبابی و فلافلی و پارک گذاشته بود و به مردم پول و غذا و دارو میداد.

مدرسه بزغاله های خندان پگولی

قسمت دوم: آقابزی خلاق می شود!

آقابزی، یه کم سرش رو خاروند و گفت: «آها فهمیدم. می خوام به یه شیوه ی غیرمستقیم، بهتون پندحکیمانه بدم.» بعد از توی جیبش چندتکه چوب بیرون آورد و به هرکدام از ما یکی از آن ها را داد

خاطره خرید عید یک عدد دختر بابا

لعنت به ماسک!

در مسیر برگشت به خانه به پدر فکر کردم. او هیچوقت نمیگذارد آبروی خانواده اش برود. او برای همدردی با مردم آن حرفها را زده بود. او بهترین پدر سیاسی دنیاست.

شب عید

"شب عید است و یار از من چغندر پخته می خواهد
گمانش می رسد من گنج قارون زیر سر دارم"

شنیده شارژ می گردد حساب من همین شبها
از آن سود سهامی که من خونین جگر دارم

دسته بندی دانشجویان

ائتلافیون!

اونقدر ساعت ٥ دقيقه به ٨ سر كلاس بودن كه جمعه هام اين حدودا از رو تخت پرت ميشن پايين
هر ترم هم برا ٢٥ صدم اعتراض، كل سايت دانشگاهو آسفالت ميكنن!




عنوان