اخیراً فهمیده ام بسیاری از دردهای ما از نخواندن میراث علمی و ادبی خودمان است. این که راحت گول هر چیزی را میخوریم و ساده باور میکنیم و حکمت خیلی چیزها را نمیفهمیم اصلاً از ندانستنهای ماست. از بس که درسهای بیخودی غربیها را به نافمان میبندند اصلاً زمانی نمیماند برای حافظ و سعدی و مولوی... حالا باز هم خدا را شکر بعضی از این قدیمی های اهل ادب هنوز زنده اند و میتوانند ما را راهنمایی کنند!
بی بی سی فارسی در گزارشی تصویری پرده از راز تقلّب انتخابات 88 برداشت. در این گزارش که چند مدرسه ابتدایی نشان داده میشود، یک معلّم در زنگ املاء دست به یک جنایت سیاسی و یک خیانت میزند که دولتمردان و دیکتاتورهای ایران تا کنون چشم از آن پوشیدهاند.
مجری: ممنون، ظاهرا خانم کناوس(همسر دوم) ترامپ هم روی ریل هستند و میخواهند صحبتی کنند! سلام بفرمایید
کناوس: سلام، منم ۲۰۰۲ تا دلیل دارم که تقلب گسترده صورت گرفته!
حافظ این بیت را در حال و هوای انتخابات ۸۸ سروده است. او که از طرفداران پروپاقرص میرحسین موسوی بود، پس از اعلام نتایج انتخابات بسیار ناراحت شد ولی چون او خیلی با جنبه بود به جای اینکه سطل آشغال آتش بزند به خواجوی کرمانی که طرفدار سرسخت احمدینژاد بود زنگ زد و پس از تبریک پیروزی، او را برای نهار به منزل خود دعوت کرد.