من هم میخواهم، وسط برنامه با پشت صحنه صحبت کنم و بلند بلند بخندم. یا وسط حرفهای کارشناس تلفنی، بازی لیورپول و وستهام یونایتد را تماشا کنم و آخرش هم اگر سوتی دادم، آخر سال کلیپاش کنم.
گفت: "سریع هر چی حیثیت دارید دربیارید میخوام بخورم." هنسل همان طور که زیر لب نق میزد: "ای بابا نصف عمرمونو درگیر طلسم و هیولا بودیم." به آن غول التماس میکرد تا دست از سر آنها بردارد. اما غول همچنان مصمّم بود تا حیثیتهای آنها را بخورد.
مامانم به بابام گفت "این بچه رو ببر کلاس تکواندو ثبت نام کن. اعصابم خورد شد از بس تو خونه جفتک انداخت!" بابام هم من رو برد کلاس تکواندو و هُلم داد تو و گفت "برو خودتو خالی کن!"