سوم اسفند ۱۲۹۹ چه اتفاقی رخ داد

پله برقی پیشرفت

انگلیسی‌ها چون این خدمات را از وی دیدند گفتند: فادر سوخته! از ما هم انگلیسی‌تر است، پس بگذاریم او را شاه ایران. 

چگونه انقلاب اسلامی را فتوشاب نشان دهیم

شیخ‌المذبذب در حالت معذب

شاگردان چون این پیشنهاد را شنیدند گریبان پاره کردند و داشتند به سمت بیابان می‌دویدند که ناگهان منکری گفت صورتی پاستیلی؟ رنگ گنبد؟ مگر کلیسای سنت باسیل روسیه است؟ باور می‌کنید؟ مریدان چون این بشنیدند بر سر منکر فرو ریختند و ۲۰۰ چوب زدند و پس از آن با حرکت دست شیخ آرام بگرفتند.

پهلوی چو بیرون رَود...

بوی آزادی

گاهی هم بدون قصد و همانطور هِرتکی و از جهت خنده، با یک «هش»، سر خر را کج می‌نمودند و بدان سو گسیل می‌شدند. القصه مملکت بدین‌گونه پیش می‌رفت تا سنه ۱۳۵۷ که خر به سم‌سابی افتاد و بیرون‌روش پیدا کرد و دیگر به نیکی رکاب نمی‌داد.

مرقومه‌ای از طرف قبله عالم به پشمک‌السلطنه

سلطان محمد خوارزمشاه این وضع را که می‌بیند مدام به ملامت‌کنندگانش شیشکی می‌آید و می‌گوید با آن مملکت‌داری‌مان که کل ممالک محروسه را تقدیم مغول کردیم بازهم ولیعهدمان ۱۰ سال با دودمان مغول جنگید، ته تاکتیک جنگی این خاندان پشتک زدن روی خرک آن هم با کمک زنان حرمسراست.