شعر طنز : دنبال چه فرمولی؟

پوشیده لباسی جلف، هرچند که تحریم است
پیچانده حراست را، چون بابک زنجانی

چند برش از صادرات انواع دموکراسی انگلوساكسون به ایران

خداقوت پهلوان [پنبه]

دانشجویان هم که پر تابلو بود می‌خواهند کلاس‌های دانشگاه را بپیچانند، هی سوراخ سمبه‌های سفارت را انگولک می‌کردند و هربار یک سند خصوصی از همکاری‌های امریکا و برخی از اعضای دولت موقت و دیدارهای مخفی‌شان گیر می‌آوردند. کار داشت بیخ پیدا می‌کرد که دولت گفت: «اصلا شما مگه درس و مشق ندارید؟ بی‌خیال نشید استعفا میدما»، سپس استعفا داد و رفت.

ول‏‌کُنِ چی، اتصالی کرده!

آرنجش را در پهلوی بغل دستی‏اش فرو می‌‏برد: یادت باشه درس دهقان فداكار رو هم مثل حسین فهمیده از کتاب درسي حذف کنیم
...که مسافران قطار بیمه بوده‌‏اند ...
برای دومین بار آرنجش را در پهلوی بغل دستی فرو می‏برد و میگوید: اين اسمش چي بود؟

دانشجوهای برخی از رشته ها را بیشتر بشناسیم!

لگدنامه دانشجویی

نصف عمر این موجود هم صرف این می‌شود که به همه ثابت کند سقوط پلاسکو و نوسان قیمت شن و سیمان ربطی به او ندارد. این موجود هیچ دل خوشی از درس مقاومت مصالح نداشته و در پایان قرابت عجیبی بین خودش و کار فرهنگی در دانشگاه می‌بیند.




عنوان