دعوتمان کرده بودند برنامه ی صندلی شاه. با خود گفتیم ما آن زمان که باید جواب میدادیم، ندادیم! اما برای اینکه به عمال حکومت نشان دهیم ما چقدر خوب بودیم، رفتیم.
اسدوالله خودت که از همه چیز با خبری، می دونی بخشیدن بحرین برا من خود خودکشیه، اما چه کنم که شاید با این کار بتونم همچنان ژست بین المللی عینک آفتابی که از آبادان برام آوردی و صورتم رو به صورت سه رخ جلوی دوربین میگرفتم رو حفظ کنم و روابطمون رو با اعراب بهبود بدم...
کیسیجان درود! دستمان به كرواتت! از مصر و مراکش ما رِ انداختند بیرون! هر چه به این در و آن در می زنیم هيچكس به ما جا نمی دهد! چشمسفیدها! یعنی جواب آن همه خوش خدمتی ما در ایران یک پنت هاوس نقلی در لندن یا پاریس نبود؟!
هنگام ورود هیئت خارجی به ایران، شاهنشاه دستور داد تمام دیوارهای مسیر بندر تا تهران سفید شود و چون رنگ کم آمد، دستور دادند تا ملت، ماست، خامه و پنیر را به دیوارهای مسیر بکشند