از آنجایی که ما از آن خانواده هایش نبودیم و چیزهای بیتربیتی نگاه نمیکردیم، خیلی زود صحنه را ترک کردم و از سالن بیرون آمدم. به خروجی سینما نرسیده بودم که شیطان گولم زد و به سالن برگشتم. ولی باز دیدم نه ما از آن خانوادههاش نیستیم.
مقداری از ردیف بودجه امور عمرانی شهرستان و به همان مقدار از بودجه شرایط بحرانی و اضطراری را به تهیه پیش نیازهای جلسه اختصاص دادم. مکررا نیز تاکید کردم برای کاهش هزینه ها حتما از فروشگاه های بزرگ خرید شود. یک کد تخفیف هم داشتم که دادم استفاده کنند.
-ببین این فریدون از ماام بچه زرنگتره. اصلا اصلا و ابدا و هرگز نمیدونم از کجا ولی قبل همه میفهمه قراره یه چی گرونه بشه. سریع میره تو کارش. یعنی مغز اقتصادی میخوای؛ این بابا. الانم صرافی زدن حتما قراره طلا گرون شه بدبخت شیم.