دانشجویان هم که پر تابلو بود میخواهند کلاسهای دانشگاه را بپیچانند، هی سوراخ سمبههای سفارت را انگولک میکردند و هربار یک سند خصوصی از همکاریهای امریکا و برخی از اعضای دولت موقت و دیدارهای مخفیشان گیر میآوردند. کار داشت بیخ پیدا میکرد که دولت گفت: «اصلا شما مگه درس و مشق ندارید؟ بیخیال نشید استعفا میدما»، سپس استعفا داد و رفت.
شما یک قطره آب بدهید دستشان، برایتان سیل درست میکنند، یک گوله برف بدهید تا بهمن راه نیندازند ول کن ماجرا نیستند. غیر از برکت، ویژگی مثبت دیگر این عزیزان، فرق نگذاشتن بین بحرانهاست
نماینده میگوید مردم شریفِ... کارمند اجازه نمیدهد حرفش را تمام کند میگوید برو فردا بیا. کارمند برای صرف میان وعده میرود. نماینده میگوید من خاک پای شما ملت فهیم و شریفِ... کارمند باز هم حرف نماینده را قطع میکند.