ابوالحسنخان زیر چشمی نگاهی بینداخت و بگفت: «هه! ما را بگرفتهای یا کذب ۱۳ میباشد؟ عراق را با ما چهکار؟! صدام در ولایت خود بنشسته و لبلبیاش را میتناولد. هر چند نخود زیاد، عوارض دارد؛ ولی بازگرد و تشویش به دل راه مده.»
چون خرمشهر اشغال گشت، ظریفی او را گیر آورده، پرسید رئیسجمهورا!، فرمانده کل قوا! پس تو چه کردی؟ فرمود: «نگاه». پس ظریف از شدت و حدت تلاشش کف و روغن قاطی نموده و از ظرافت افتاد.
میخواستم بگم تو چای نباتتو بزن که آقای فیلبادی در حالی که سرش را به شدت تکان میداد از ابوبکرالبغدادی به دلیل رساندن صدای اعتراض عربستان به گوش نمایندگان مجلس ایران تشکر کرد و بلافاصله با صدای بلند روی هوا عطسه کرد.