گاو من! نمیخواهم به تو استرس بدهم که شیرت خشک شود. اما اجازه بده تا حقایقی را به تو بگویم. صبحی برای خرید نهادههای سرکار به مغازه غضنفر رفتم. میگفت همین دیشب دوستان خرت، گونیها را در مغازه برده بودند ولی امروز غیب شدهاند.
متهم: آخه چه دفاعی بکنم… یه سگ پام رو گاز گرفته بوده، گفتم چخه و پام رو کشیدم بیرون… چی کار باید میکردم؟
قاضی: چرا به صاحب سگ که در آن مکان حاضر بوده اطلاع ندادید که سگش پای شما رو گاز گرفته؟