حکایت پیر و مریدان

اونایی که ژن خوب ندارن نیان پیج من، مرسی اه!

روزی پیری در غار تنهایی خود نشسته بود و پیاز رنده می کرد و چون ابر پاییز اشک میریخت. ناگهان مریدان بر وی وارد گشتند و چون پیر را به گریه دیدند بر سر و صورت خود خنج کشیده و ناله های جانسوز از خود متصاعد کردند. پیر چون مریدان را بدین حال دید دست از رنده کردن کشید و سبب این روانی بازی های مریدان را جویا شد.

شعرطنز

راستی از برادرت چه خبر؟

خنده رویی! نشاط هم داری
دست بر سور و سات هم داری

شادمانی و خاطرت جمع است
معدن انبساط هم داری

چگونه بحران آب را مدیریت کنیم؟

قبل از هر چیز قلی خان دلال را بلاک کنید!

متاسفانه بحران آب، به دلیل سهولت خرید آب‌ معدنی همیشه مورد غفلت واقع شده است، چه برسد به حالا که داریم آب معدنی را وارد هم میکنیم. یک ضرب المثل مدیریتی هست که می‌گوید: «تا وقتی که می‌توانیم وارد کنیم، مگر عقلمان کم است که برویم و درستش کنیم؟»

نگاهی به زندگی عشقی آقای هیتلر

هیتلر چرا و چگونه مرد؟

هیتلر چاره‌ی رسیدن به نازی را باز هم پیشروی در خاک کشورهای ابر قدرت دید. اما شکست روسیه در آن سرمای وحشتناک مگر کار آسانی است؟ هیتلر برای پدر و مادر نازی پیغام فرستاد که آقا ناموسا دارم می‌میرم. حالا نمیشه دخترتون به این نصف دنیا قناعت کنه؟

ريس دولت تعطيلات را به کجا برود؟

گوآنژو یا پاتایا؟ مسئله اینست!

راستش الان که فکرش رو می‏کنم به خاطر امور اجرایی در این دوره‌ی حساس، بهتره که با یک سفر داخلی سر و تهش رو هم بیارم. صبح یکی رو بفرست ترمینال واسه شیراز يا اصفهان بلیط دوسره بگیره




عنوان