گفت‌وگو با یک تحلیلگر سیاسی

گزارشگران گردن‌شکسته

یه عده هم میگن این اولین مبارزه جدی و قوی فلسطینه و اونی که اول شروع کرده اسرائیل بوده که ما خیلی سریع این فرضیه رو رد می‌کنیم چون مهمون حرمت داره. یادمه کوچیک بودیم مادرم می‌گفت اگه پسرعموت تو خونه ما زد تو سرت چون مهمونه تو نزنش ولی اگه تو خونه خودشون تو رو زد بزن پدرشو دربیار.

روایتی از مردم بی دفاع اسرائیل

خشاب پر گلوله

خبرنگار: ببخشید مزاحم فرارتون شدم. از جنایات حماس برامون بگید.
شهروند: چی بگم؟! من الان سه روزه که ...
خبرنگار: سه روزه غذا نخوردید؟
شهروند: نه بابا سه روزه ...
خبرنگار: الهی بمیرم سه روزه آب ندارید؟
شهروند: نه. سه روزه ...

مصاحبه‌ای یهویی با برهم زننده سخنرانی رئیسی در سازمان ملل

اصنم درد نداشت

- خب باشه؛ ولی اون من نبودم، داداش دوقلوم بود.
+ عه؟ واقعا چقدر شبیه‌ هستین! مثل یک سیبی که وسطش با جلیقه نجات رد شده باشند! حالا کجا می‌تونیم اون قُلتون رو پیدا کنیم؟
- اون قُلم... چه گیری دادی! اون قُلم می‌خواست به دنیا بیاد، پیشمون شد.

مصاحبه‌هایی با فرستندگان اخبار به اینترنشنال

من اشتباهی بودم آقای قاضی

سامان (یک گولاخ نترس): داداش بیا این پنج‌تا سبد رو فعلا تحویل برادرهای خدوم پلیس بده، تا من بقیه‌شم آماده کنم و بفرستم خدمتتون.
خبرنگار: اینا چیه؟
سامان: اینا اعترافات خودم و بچه‌‌محل‌هاست. مثل سگ زدمشون که به همه غلط‌های زندگی‌شون اعتراف کردن. اعترافات خودمم تا دوران هجده سالگی تحویل دادم، فقط ببین می‌تونی یه وقتی بگیری من از هجده تا بیست و یک سالگیم رو هم طی چهار فصل بنویسم و تقدیم کنم؟




عنوان